دیکشنری
داستان آبیدیک
avant courier
ævənt kɜɹiəɹ
فارسی
1
عمومی
::
پیشرو، )درجمع(پیشاهنگ
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
AVAIL
AVAIL OF
AVAIL ONESELF OF
AVAILABILITY
AVAILABILITY FACTORS
AVAILABLE
AVAILABLE CAPACITY
AVAILABLE FOR SALE
AVAILABLE FOR SALE SECURITIES
AVAILABLE SAFE EGRESS TIME
AVAILABLE WATER FOR PLANT
AVAILABLITY
AVALANCHE
AVALANCHE WIND
AVALIBILITY
AVANT COURIER
AVANT GARDE
AVARICE
AVARICIOUS
AVARICIOUSLY
AVARICIOUSNESS
AVASCULAR NECROSIS
AVAST
AVATAR
AVAUNT
AVE
AVENGE
AVENGER
AVENGING
AVENS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید